هرکسی در ابتدای ایجاد یک کسب و کار، چشم انداز بلندی برای خود یا تیم ترسیم می کند و یک نقشه ی راه برای رسیدن به این چشم انداز می سازد. اما مشکلات و چالش های این راه گاهی به قدری عمیق می شود، که شما را از مسیر اصلی منحرف می کند. ممکن است لحظاتی را تجربه کنید که هدف اولیه برای شما فقط به یک آرزو تبدیل شده باشد! همین جا باید به فکر ستاره ی قطبی خود بیفتید. شاید الان در ذهن خود تصویری مبهم از این مفهوم را یادآوری کنید. اما قبل از اینکه پشت سر خود را بخارانید و بگویید چرا تا به حال از این مفهوم استفاده نکرده اید؟! اول این مقاله ی کوتاه را بخوانید!
ستاره ی قطبی چیست؟
ستاره ی قطبی درخشان ترین ستاره ی صورت فلکی دب اصغر است که مرکز آن در قطب شمال کره سماوی واقع شده است. علاوه بر این کل آسمان شمالی دور این ستاره در حال گردش است. این ستاره همیشه راهنمای دریانوردان، مسافران و تمام کسانی بوده که در مسیر مهمی قدم گذاشته اند. اگر شما هم، قدم در مسیر کسب و کار خود گذاشته اید، حتما و قطعا باید ستاره ی قطبی خود را پیدا کنید.
چرا ستاره ی قطبی محصول شما مهم است؟
ستاره ی قطبی مفهومی است که چند سال پیش در Silicon Valley ظاهر شد. این مفهوم ارزش اصلی محصول شما را به مشتریان ارائه می دهد. ستاره ی قطبی درواقع همان چیزی است که وقتی مقابل مشتری شما قرار می گیرد، یک لحظه ی “آهان! همین رو می خواستم!” برای او ایجاد می کند.
یک مثال ساده:
یک مثال ساده از دو پلتفرم رسانه ی اجتماعی معروف می تواند این موضوع را روشن تر کند. Facebook و myspace هر دو شبکه ی اجتماعی جهانی بودند. اولی امروز به بزرگترین شبکه اجتماعی در سراسر جهان تبدیل شده ولی کسی حتی نام پلتفرم دوم را به خاطر نمی آورد! چرا؟
ممکن است دلایل شکست زیادی وجود داشته باشد. Buckley Barlow بنیان گذار In The Know معتقد است دلیل اصلی این شکست و موفقیت مربوط به ستاره ی قطبی و تمرکز روی آن است. زمانی که فیس بوک روی کاربران فعال متمرکز شده بود، مای اسپیس با غفلت از ارزش این داده برای مخاطبان، فقط کاربران ثبت شده را نمایش داد.
به عنوان یک کاربر در شبکه های اجتماعی برای شما مهم است که آیا دوست شما در حال استفاده از این پلتفرم است؟ یا فقط ثبت نام کرده و معلوم نیست همچنان از این پیام رسان استفاده می کند یا نه؟ جواب مشخص است! همه دوست دارند بدانند مخاطب شان همچنان در این شبکه فعال است یا نه؟ “آهان” اصلی در این مثال، همین جا اتفاق می افتد. کاربرانی که ارزش یک محصول را دریافت نمی کنند استفاده از آن را قطعا متوقف می کنند.
به همین دلیل است که کشف ستاره ی قطبی همان شاه کلید رشد پایدار و بلندمدت کسب و کار شماست. پیدا کردن این معیار و متریک می تواند به شما کمک کند تا محصول خود را بهینه کنید و مشتریان را بهتر درک کنید. درواقع شفافیت ایجاد شده با ستاره ی قطبی، شما را به بهینه سازی و بررسی اثر پیشرفت وادار می کند. به این ترتیب شرکت و محصول شما در قبال ایجاد “نتیجه ی مطلوب” مسئول می شود!
چطور ستاره ی قطبی خود را پیدا کنیم؟
برای شناسایی ستاره ی قطبی خود، ابتدا باید ارزش و نحوه ی دریافت آن توسط کاربر را به خوبی درک کنید. به طور کلی ستاره ی قطبی شما باید پاسخ این سوالات را منعکس کند:
- ارزش اصلی محصول شما چیست؟
- سطح تعامل محصول شما با کاربر چقدر است؟
- آیا شرکت شما در جهت درست حرکت می کند یا خیر؟
- بخش های مختلف تیم شما چقدر در راستای هدف اصلی حرکت می کنند؟
این معیارها باید ساختارمند و قابل دستیابی باشند تا بتوانند به نتیجه نهایی کمک کنند. این کار را باید با جلسات متعدد همراه کارکنان و هم تیمی های خود انجام دهید. همچنین همه ی بخش های تیم شما باید مالکیت خود را در دست بگیرند و نسبت به هدف بزرگتر پاسخگو باشند. مالکیت بخش ها همان ماموریت و هدف درون بخش مذکور است. اگر دقت کنید متوجه می شوید که متریک ستاره ی قطبی را باید متناسب با طرح و محصول خود برای بخش های مختلف تهیه کنید.
از ستاره ی قطبی خاموش خود غافل نشوید!
یک نکته ی مهم در مورد نکات منفی محصول شماست که نباید اجازه ی رشد به آن ها بدهید. همان طور که ستاره ی قطبی ارزش اصلی محصول شما را منتقل می کند، نوع خاموش آن، نکات منفی کار شما را ارائه می دهد. هر معیاری که می تواند به تصویر فوق العاده شما در چشم کاربر آسیب برساند را یادداشت کنید. برای کشف ستاره ی قطبی خاموش خود، به سناریوهای مختلف فکر کنید. داستان هایی که رشد شما را مختل می کند یا شما را به سوی مسیری خلاف منافع بلند مدت تان سوق می دهد.
چند ستاره ی قطبی معروف
شرکتهای تجارت الکترونیک مثل دیجیکالا، باسلام و… روی کمک به مردم برای یافتن آنچه به دنبال آن هستند متمرکز می شوند، بنابراین تعداد خریدها متریک ستاره شمالی آنها است.
پلتفرمهای دو طرفه مثل اسنپ، کارپینو و… بیشتر روی محصول متمرکز هستند. آنها باید ارزش هایی به هر دو طرف خریدار و فروشنده (عرضه و تقاضا) اضافه کنند.
رسانههای اجتماعی مثل تلگرام، بله، لینکدین و… بیشتر بر تعداد کاربران فعال در ماه متمرکز هستند، زیرا بر اساس توجهی که به تبلیغاتشان میشود درآمد کسب میکنند. پس کاربران فعال در ماه ستاره ی قطبی خوبی برای این شبکه هاست.
حرف آخر:
ستاره ی قطبی، یک معیار است که ارزش اصلی محصول شما را به بهترین شکل به مشتریان نشان میدهد. همیشه آن را ساده و قابل فهم نگه دارید! زیرا هرچیزی که پیچیده تر باشد، باعث گیجی افراد تیم و حتی مشتریان شما می شود. به طوری که آنها را از تمرکز روی هدف باز می دارد. اگر متریک ستاره ی قطبی شما به خوبی با ماموریت و هدف گذاری شما مرتبط شود، می تواند ابزار قدرتمندی برای رشد و پیشرفت کسب و کار شما باشد.
این مقاله برداشتی از سخنرانی Ellis در کنفرانس How to Web بخارست بود که تقدیم شما شد.